با دوستم رفتيم تو يه مغازه ي شلوغ که عسل طبيعي ميفروشه؛ نوبت ما که ميشه طرف ميگه:شمام عسل ميخواين!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوريم اومديم استخدام شيم
سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟ میگه اذییتتون میکنه؟! پَ نه پَ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!
حوا : آخه تو آدمي؟؟؟؟؟ – پَ نه پَ؛ تو آدمي! (بخشهايي از مکالم? آدم و حوا)
ماشینه تا شیشه جمع شده... یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن... یارو داره رد میشه... میگه مرده؟ پ نه پ تصادف خستش کرده خوابیده!
مرغ عشقم مرده و درحالي که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده ميگه: اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته بايد طاق باز دراز بکشه کف قفس
به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم میگه تشنته میگم:پـَـَـ نَ پـَـَـــ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
دراز کشیده بودم لب استخر ... دوستم میگه آفتاب می گیری؟ پـَـ نـَـ پـَـ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس
به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ... میگیرن !
میگه کی ؟ پلیس ؟
پَ نه پَ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی !
رفتیم رستوران، میگم 2 تا جوجه لطفا، میگه جوجه کباب؟ نه پس ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز!
به بابام گفتم سوئيچ ماشينو بده …… گفت : مي خواي بري جايي؟ … گفتم : بله پدر عزيزم - ستاد مبارزه با فتنه ي پَ نَ پَ – واحد فرزند صالح
رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ... یارو میپرسه نذریه؟ پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !